عربستان سعودی: زائران حج فقط با کارت هوشمند می‌توانند وارد مکه شوند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (۱۶ اردیبهشت ١۴٠٣) | تداوم بارش باران تا پایان هفته آیا تمدیدنکردن گواهینامه، مانع پرداخت خسارت بیمه می‌شود؟ متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان به کجا رسید؟ اعترافات مردی که همکارش را به کمک همسرش به قتل رساند سخنگوی شورای نگهبان: نسبت به متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان ایرادی نداشتیم  آیا خوردن ماهی و سایر غذا‌هایی دریایی در دوران بارداری بی‌خطر است؟ پیشنهاد افزایش ۲ برابری حق مسکن کارگران از سوی وزیر کار دامی به نام لایک کردن و لایک گرفتن خبر جدید درباره افزایش حقوق بازنشستگان | تکلیف متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان مشخص شد (۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳) بنویسید تا به دست بیاورید اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد نجات‌بخش زندگی ۴ بیمار شد (۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳) مهم‌ترین عامل برای کنترل مصرف دخانیات ورود سامانه بارشی به کشور از فردا (۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) بهترین مواد غذایی برای داشتن عمر سالم و طولانی معلم، روشنی‌بخش راه امید نخستین تماشاگران دنیای مادری | مشکلات و کمبودها، خاطرات شیرین کاری را برای ماما‌ها کم‌رنگ نمی‌کند تاثیر آلودگی هوا بر افزایش ابتلا به آسم | بروز بیش‌تر این بیماری در کلانشهر‌ها
سرخط خبرها

نگاهی به یغماگری باستان شناسان آمریکایی در دوره پهلوی

  • کد خبر: ۸۶۵۵۴
  • ۱۴ آبان ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۲
  • ۱
نگاهی به یغماگری باستان شناسان آمریکایی در دوره پهلوی
میراث باستانی ایران در موزه‌های آمریکا و اروپا علاقه‌مندان بسیاری را به سوی خود جذب می‌کند. اشیای عتیقه‌ای که در این موزه‌ها قرار دارد، سال‌های قبل به وسیله باستان شناسان این کشور‌ها از ایران خارج شده است.

امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز؛ میراث باستانی ایران در موزه‌های آمریکا و اروپا علاقه‌مندان بسیاری را به سوی خود جذب می‌کند. اشیای عتیقه‌ای که در این موزه‌ها قرار دارد، سال‌های قبل به وسیله باستان شناسان این کشور‌ها از ایران خارج شده است. سؤال مهم اینجاست که این آثار ملی کشورمان به چه دلیل از کشور خارج شده است؟ این دزدی آشکار آمریکا و دیگر کشور‌های اروپایی در چه زمانی رخ داده است؟ تا امروز هیچ کدام از این میراث ارزشمند به کشور ما بازنگشته است. آمریکا یکی از کشور‌هایی است که در سال‌های ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ خورشیدی کاوش‌های باستان شناسی اش را در چند شهر ایران انجام داد و اشیای عتیقه زیادی را از کشور خارج کرد.

قاجاری‌ها آغازگران خیانت فرهنگی

در سال۱۸۸۲میلادی «مارسل آگوست دیالافوآ»‌ی فرانسوی با حمایت سفارت فرانسه در تهران امتیاز انحصاری کاوش در محوطه‌های باستانی شوش را از ناصرالدین شاه گرفت. در این امتیاز تصریح شده بود که همه جواهرات و نیمی از اشیایی که یافت می‌شود، باید در اختیار دولت ایران قرار گیرد. دیالافوآ و همسرش، جین، همراه با ۲ فرانسوی دیگر به نام‌های باین و هوسی به مدت ۲ سال در شوش کاوش کردند و در این مدت اشیای فراوانی کشف و به پاریس منتقل کردند.

مظفرالدین شاه در ۱۱آگوست۱۹۰۰ در حین بازدید از پاریس پیمانی امضا کرد که براساس آن حق انحصاری و دائمی کاوش‌های باستان شناسی در ایران به فرانسه اعطا شد. امضاکننده فرانسوی وزیر امور خارجه فرانسه، اس دلکس، بود. در مقدمه این پیمان آمده بود: «نظر به روابط مودت آمیزی که از دیرباز میان ایران و فرانسه وجود داشته است و باتوجه به قراردادی که بین این ۲ کشور در ۱۶ذی القعده۱۳۱۲ (۱۲می۱۸۹۵) بسته شده است و نیز باتوجه به دستخط اعلی حضرت مظفرالدین شاه در جمادی الاول۱۳۱۵، دولت ایران حق انحصاری و دائمی کاوش در سراسر ایران را به دولت جمهوری فرانسه واگذار می‌کند. ترتیب شرایط کار، تحقیق و مطالعه و اشیای مکشوفه از قرار مذکور در این پیمان است.»

آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران

بازشدن در‌های ایران روی باستان شناسان آمریکایی در ابتدا مستلزم لغو امتیازی بود که در زمان قاجار به فرانسوی‌ها داده شده بود. دولت آمریکا به دلیل نگرانی اش از امنیت باستان شناسان آمریکایی که به دنبال «بهره گیری مساوی» از آثار باستانی ایران بودند، در نامه نگاری دیپلماتیک به دولت فرانسه برای پایان دادن به امتیاز انحصاری اش پیش قدم شد.

یک دلیل آشکار تسلط آمریکایی‌ها بر ایران در حکومت نوپای پهلوی، تنظیم قانون جدید آثار باستانی ایران به دست هرتسفلد با مشورت آرتور اپهام پوپ و فردریک وولسین بود. وولسین نماینده موزه دانشگاه پنسیلوانیا بود و با هدف اخذ امتیازی در زمینه باستان شناسی به ایران آمده بود. این قانون که آشکارا بر پایه قانون آثار باستانی مصر نوشته شده بود، در نوامبر ۱۹۳۰ تصویب شد. برخی مواد این قانون بسیار شبیه قانون آثار باستانی عراق بود که یک دهه قبل تصویب شده بود.
بلافاصله پس از تصویب قانون آثار باستانی در نوامبر ۱۹۳۰ موزه‌های آمریکایی به ایران هجوم آوردند. براساس اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، انبوهی از آثار باستانی کشف و به سرعت از کشور خارج شد.

آن گونه که سفیر آمریکا، چارلز سی هارت، اشاره کرده است، آثار پیداشده باعث «دل گرمی یابندگان آمریکایی شان شد». نکته درخورتوجه سرعت این روند بود. به دامغان و ری «حمله» شد (این واژه را اریک اف اشمیت، مدیر اجرایی هیئت اعزامی مشترک به ایران به کار برده است) و این مناطق از محتوای آثار باستانی شان تخلیه شدند؛ آثار پیداشده «تقسیم» و سهم موزه‌ها بلافاصله از ایران خارج شد. موضوع درخورتوجه دیگر، نبود طرف ایرانی در روند تقسیم آثار پیداشده براساس قانون آثار باستانی بود. براساس مواد قانون، آثار پیداشده باید مساوی بین مؤسسات خارجی و دولت ایران تقسیم می‌شد. در انتخاب و تقسیم یافته ها، مدیران عملیاتی موزه‌ها در میدان‌های عملیاتی نماینده موزه هایشان بودند.

آمریکایی‌ها همواره به ایران این مسئله را گوشزد می‌کردند که کاوش‌های باستان شناسی برای آن‌ها بسیار «هزینه بر» است و تقسیم یافته‌ها پاداش اندکی در مقابل تلاش‌های فراوان موزه هاست. تحلیل ارقام هزینه‌ها نشان می‌دهد که کل هزینه کاوش‌های باستان شناسی در سال‌های ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۰ بین ۵۰۰ تا ۷۵۰هزار دلار یا حتی رقمی کمتر از این بوده است. سهم مؤسسه شرق شناسی از این مبلغ ۱۵۰هزار دلار بوده است.

بدین ترتیب، به این نتیجه شگفت انگیز می‌رسیم که موزه‌های متروپولیتن، هنر‌های زیبای بوستون، ۲ موزه فیلادلفیا و موزه مؤسسه شرق شناسی، مجموعه بزرگ آثار باستانی ایران را فقط در ازای نیم میلیون دلار صاحب شده اند و انبوه آثار باستانی تخت جمشید موجود در مؤسسه شرق شناسی فقط در ازای ۱۵۰هزار دلار به دست آمده است. این ارقام به ما جرئت می‌دهد تا با اطمینان از واژه «تاراج» درباره آثار باستانی ایران استفاده کنیم.

تاراج بزرگ

رقابت برای غارت

۲ دسته مختلف از موزه‌ها اجازه کاوش در محوطه‌های متعدد را در ایران داشتند: موزه‌های عادی و موزه‌های دانشگاهی. در دسته اول موزه هنر متروپولیتن نیویورک، موزه هنر‌های زیبای بوستون، موزه هنر‌های زیبای فیلادلفیا و موزه هنر‌های زیبای کانزاس سیتی (میسوری) قرار داشتند. رابطه بین موزه‌ها و مؤسسه‌های متعدد، همکاری و رقابت در کنار هم بوده است.

برای مثال، اولین هیئت اعزامی مشترک با مشارکت موزه دانشگاه پنسیلوانیا و موزه هنر‌های زیبای فیلادلفیا تشکیل شد. هیئت اعزامی مشترک ۲ سال در دامغان کاوش کرد و پس از پایان حفاری در دامغان، برای کاوشی پنج ساله در ری که مهم‌ترین میدان باستانی در شمال ایران بود، اجازه گرفت. در ری هیئت اعزامی مشترک با موزه هنر‌های زیبای بوستون همکاری کرد.
در سال ۱۹۳۷ گروه بوستون پنسیلوانیا با موزه شیکاگو در کاوش‌های تخت جمشید همکاری کرد.

فقط موزه متروپولیتن نیازی نمی‌دید که با موزه‌های دیگر همکاری کند و به تنهایی به مدت ۱۰ سال در تخت ابونصر در فارس و نیشابور در خراسان به کاوش پرداخت. آن گونه که دارایی‌های متروپولیتن از گنجینه‌های ساسانی و اسلامی نشان می‌دهد، نتایج کاوش‌ها حیرت آور است. کشفیات تخت جمشید به تعبیر جیمز هنری بریستد، خاورشناس معروف آمریکایی و مدیر مؤسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو، بخشی از «بزرگ‌ترین کشفیات تمام دوران ها» است.

فعالیت‌های باستان شناسانه آرتور پوپ

در ۲ اردیبهشت۱۳۰۴ سخنرانی مهمی در «تالار باشکوه خانه جعفرقلی خان بختیاری (سردار اسعد)» ایراد شد؛ سخنرانی‌ای که سرنوشت میراث فرهنگی این مرزوبوم را برای همیشه دگرگون کرد و آن را از بی سامانی محض چندین ساله رهایی بخشید، هرچند که این سامان یافتگی به تعبیر برخی پژوهشگران چندان هم کار شناسانه نبود. سخنران کسی نبود جز آرتور پوپ، ایران شناس آمریکایی.

او که در اواخر فروردین ماه به عنوان رایزن مؤسسه هنری شیکاگو به ایران آمده بود تا آثار باستانی این سرزمین را از نزدیک مشاهده کند، به دعوت حسین علا، نماینده مجلس شورای ملی، که قبلا وزیر مختار آمریکا در ایران بود و با وی سابقه دوستی داشت، در میان چهره‌های شاخص سیاسی و فرهنگی ایران به سخنرانی در باب هنر این مرزوبوم پرداخت. از بزرگ‌ترین رجال دولت و مجلس و از آمریکاییان برجسته حاضر در تهران دعوت شد که در این سخنرانی شرکت کنند.

تاراج بزرگ

پوپ از سال ۱۹۲۵ به بعد به عنوان مشاور افتخاری هنر‌های ایرانی در خدمت دولت ایران فعالیت می‌کرد. وی همچنین به عنوان مشاور هنر ایرانی موزه پنسیلوانیا انتخاب شد. او از سال ۱۹۲۵ سرپرستی ۲۰ هیئت اعزامی علمی در ایران را به عهده داشت.

در سال ۱۹۳۵ بیش از ۳۰ هزار لوح گل نبشته مربوط به دوران ایلامی که در حفریات منطقه تخت جمشید (پارسه) به دست آمده بودند، به درخواست بنگاه دانشگاه شیکاگو به رسم امانت و موقت به آن بنگاه سپرده شدند و به آمریکا انتقال یافتند. براین اساس، مقرر شد پس از انجام مطالعات و پژوهش‌های لازم، این الواح که جزو میراث فرهنگی مردم ایران به شمار می‌رفتند، به ایران بازگردانده شوند. متأسفانه با وجود قرار‌های اولیه، این الواح به دلایل و بهانه‌های گوناگون در دانشگاه شیکاگو باقی ماندند و مسئولان مربوط تاکنون از بازگرداندن این امانت به صاحبان اصلی آن خودداری کرده اند.

پوپ در مدت اقامت و حضورش در ایران آثار ارزشمندی را از ایران خارج کرد که خروج این آثار با کمک سفارت آمریکا در ایران و از طریق ارسال بسته‌های دیپلماتیک انجام می‌شد. دزدی‌های باند پوپ در ایران به قدری واضح بود که یکی از مهندسان معماری آمریکایی به نام مایرون اسمیت به دزدیده شدن محرابی ۱۳۰۰ ساله از مدرسه‌ای مذهبی در اصفهان و فروختن آن به موزه هنر متروپولیتن نیویورک از سوی پوپ و باندش اشاره می‌کند: «در چندسال گذشته پوپ و دستیارانش با آنچه به نظر می‌آمد تحقیقات علمی درباره منشأ محرابی مهم است، که به تازگی به تملک موزه متروپولیتن در آمده است، فضای گسترده‌ای برای جولان به گدار داده اند. مقامات ایرانی و بازاریان هم می‌دانند که این محراب را دلال عتیقه‌ای بدنام به نام رابنو به دستور پوپ از مدرسه امامیه اصفهان دزدیده است.»
با وجود دزدی‌های فراوان پوپ در ایران و در کمال تعجب، رضاشاه در سال ۱۹۳۱ از او و در سال ۱۹۳۵ از همسرش با اعطای مدال ویژه‌ای به دلیل خدماتشان در زمینه حفظ بقایای آثار تاریخی ایران تقدیر کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
France
۱۰:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۵
0
0
با سلام
جناب حسینی نژاد کاش از خروج آثار باستانی در سالها 1365تا 1385 که توسط ایرانیان صورت گرفته هم اشاره‌ای میکردید. تمام بدبختی های ما از ماست به ما.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->